پنجمین فصل سال



میگم اومدی توی اتاق دیدی نور چراغ مطالعه رو؟ اذیت میکرد؟!چشم رو میزد ؟ میگه حواسم نبود چطور ؟ میگم برو از دختر جونت بپرس ببین شبا اذیت میکنه هی میگه نور چراغ مطالعه اذیت میکنه خاموش کن و فلان و بسار . میگه کتاب دا رو تو خریدی؟ میگم نه خودت از کسی هدیه گرفته بودی اورده بودی خونه .میگه اها . من امروز بعد مدت ها پنجاه صفحه اش رو خوندم برو همون پنجاه صفحه ی اول رو بخون . یه خانواده ی پر جمعیت توی یه خونه ی خیلی خیلی کوچیک دور هم زندگی میکنن و
+امروز ۳ تا فصل میخونم فردا هم ۳ تا فصل میخونم . پس فردا مرور میکنم تا فردای پس فردا امتحانه خوب بلد باشم. دو ساعت و چهل و پنج دقیقه مونده به شروع امتحان : +خب قطعا من این ۶ تا فصل رو تموم میکنم و مرور هم نمیخواد دیگه الان میخونیم یادمون میمونه !!!!!!!!!!!

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Paul اطلس شاپ Katherine علی رحمانی پور خدا را ببوس همه چیز درباره مد و فشن Amanda راه بی پایان روشنگري اجتماعي آهنگ گلچین